|

سروزنامه انگليسي معتقد است: سليماني اصلا يك مرد جنگي به نظر نمي رسد، با موهاي جوگندمي، لاغر و با لبخندي مليح! كساني كه او را در سال 2006 و هنگام مسافرتش به بغداد به صورت مخفيانه ديده اند، مي گويند او بدون هيچ محافظي تنها به همراه دو نفري كه او را دعوت كرده بودند، به همه جا مي رفته است. آمريكايي ها تا زماني كه او به ايران بازمي گردد، از حضور او در عراق خبردار نمي شوند. يكي از مقامات بلندپايه رسمي آمريكا مي گويد: «او مانند قيصر سوزو هراس انگيز است، او همه جا هست و هيچ جا نيست»(!)
يك نماينده شيعه و رده بالاي مجلس عراق مي گويد «او موفق شده است كه با تمام گروه هاي شيعه عراقي در همه سطوح رابطه برقرار كند. در نشست سال گذشته دمشق كه براساس آن نشست، دولت كنوني عراق شكل گرفت، او در ميان رهبران تركيه و سوريه و عراق و حزب الله حضور داشت و همه را مجاب كرد كه نوري المالكي را براي بار دوم برگزينند.» حتي رئيس جمهور عراق، جلال طالباني او را به صورت مرتب ملاقات مي كند.
گاردين اين را هم متذكر شد كه «حتي كساني كه سليماني را دوست ندارند، او را فردي با هوش مي دانند. بسياري از مقامات آمريكا كه اين چند ساله را صرف متوقف كردن كار افراد وفادار به سليماني كرده اند، مي گويند مايل هستند او را ببينند و معتقدند كه مبهوت كارهاي او شده اند. يكي از مقامات بلند پايه ارتش آمريكا دراين باره مي گويد: من خيلي ساده از او خواهم پرسيد كه از ما چه مي خواهد؟
سرگيجه گرفتن رسانه هاي انگليسي و آمريكايي و انتشار تحليل هايي آميخته با تحريف درباره نفوذ منطقه اي جمهوري اسلامي ايران - با محوريت نظامي نشان دادن اين نفوذ- در حالي است كه اگر سلاح و نظامي گري ابزار نفوذ بود، طبيعتاً اشغالگران آمريكايي بايد بيشترين نفوذ را در عراق و افغانستان مي داشتند. واقعيت ماجرا اين است كه ملت هاي منطقه براي جمهوري اسلامي اعتبار ويژه اي قائلند و آن را حامي و پشتوانه اقتدار و عزت خود- و نه معارض و مزاحم- مي يابند و بسياري از آرمان هاي خود را در سيماي انقلاب اسلامي جست وجو مي كنند و سليماني حامل اين پيام است
- «ژنرال سلیمانی» برای غربی ها شبحی مرموز است که سایه وار در کمین دشمنان می نشیند و ناگهان چون صاعقه فرود می آید. این جنگاور تحت تعقیب آمریکا و اسراییل، برای فرزندان این آب و خاک همان «حاج قاسم» بسیجی آفتاب سوخته کرمانی است که چشم به آزادی قدس شریف دارد.
«نیروی قدس یا سپاه قدس نیروی ویژه و زیرشاخهای از نیروهای پنجگانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران است که مسئول فعالیتهای نظامی برونمرزی را داردفرمانده کنونی آن، قاسم سلیمانی است. برخی منابع نفرات این نیرو را ۱۵٬۰۰۰ تن تخمین زدهاند. برخی تحلیلگران نیروی قدس را یکی از بهترین نیروهای ویژه در جهان دانستهاند.
نیروهای قدس در جنگ ایران و عراق بهعنوان نیروی مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد و فعالیتش را با حمایت از کردها برای مقابله با صدام حسین در زمان جنگ ادامه داد. همچنین با حمایت از احمدشاه مسعود در جنگ شوروی در افغانستان و بعدها در مقابله با طالبان دامنه فعالیتش را گسترش داد. همچنین گزارشهایی از نیروهای قدس مبنی بر حمایت از جنگجوهای اسلامگرای بوسنیایی در جنگ یوگوسلاوی در دست است.مأموریت اصلی نیروی قدس، سازماندهی، پروراندن، تجهیزکردن و سرمایهگذاری بر جنبشهای انقلابی اسلامی است.»
قاسم سلیمانی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه است. وی بارها از جانب آمریکا متهم به دخالت در امور عراق شدهاست. و واشنگتن پست وی را از مهمترین سیاست گذار سیاستهای خارجی ایران میداند.
منابع خارجی و خصوصا غربی، ادعاهای حیرت انگیزی را درباره نیروی قدس و فرمانده آن مطرح می کنند. تبلیغات غرب درباره فرمانده نیروی قدس بعد از اشغال عراق توسط آمریکا به اوج رسید. برای نمونه، روزنامه معتبر آمریکایی «مک کلثی» با بیان این مطلب نوشت:
« یکی از قدرتمندترین چهرههای موجود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبه نظامیان یک روحانی بلندپایه و یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست.این فرد، یک ژنرال ایرانی است که هماکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده شده است.ژنرال «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروهای قدس، شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در عراق است که مأموریت این شاخه، گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه است. سلیمانی به عنوان مرد شماره یک تهران در عراق، عامل حمایت نظامی و مالی از گروههای گوناگون عراقی بوده و سعی در ناکام گذاشتن تلاشهای آمریکا برای ایجاد دولتی متمایل به غربیها پس از سقوط صدام حسین را دارد.به گفته مقامات آمریکایی، سلیمانی انتخاب سیاستمداران متمایل به ایران را تضمین و همواره با رهبران ارشد عراقی دیدار و از چهرههای شیعه عراق دفاع میکند.
یکی از مقامات ارشد عراقی که نخواست نامش فاش شود، میگوید: ما، آمریکاییها و دیگر عراقیها، چه او را دوست داشته باشیم یا نه، باید اذعان کنیم که او محور سیاستهای ایران در عراق است. نیروهای قدس همه نقشهای سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی را ایفا میکنند؛ آن ها سیاست خارجی ایران در عراق هستند.»
روزنامه مذکور در سیام مارس 2008 گزارش داده بود:«... سلیمانی برای توقف درگیریها میان نیروهای امنیتی عراق که بیشترشان شیعه هستند و نیروهای رادیکال مقتدی صدر در شهر بصره، پا در میانی کرده است.گفتنی است، سفارت ایران در عراق، به درخواست رسمی آمریکاییان برای دادن اطلاعاتی درباره سلیمانی پاسخ نداده و هیأت نمایندگی ایران در نیویورک نیز در این باره نظری نداده است.یکی از نخستین و مهمترین پیروزیهای سلیمانی بر آمریکا در عراق، ایجاد برتری سیاسی بود، نه نظامی.
وی در ژانویه سال 2005، زمانی به عراق آمد که عراقیها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوقهای رأی میرفتند.در حالی که آمریکا حمایت شدیدی از نخستوزیر شدن ایاد علاوی میکرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان طرفدار ایران آغازکرد و به شدت به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت.پس از انتخابات، بوش انگشتهای رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند و در عوض، متحدان ایران وارد میدان شدند.یک سال بعد، در آوریل سال 2006 ایران باز هم نگران بن بست مذاکرات برای برگزیدن نخستوزیر جدید عراق پس از دومین دور انتخابات مجلس عراق شد و این بار سلیمانی به منطقه سبز رفت تا با سیاستمداران شیعه مذاکره کرده و تضمین کند که انتخاب نهایی عراق، مورد پذیرش تهران نیز هست و در پایان هم عراقیها بر سر نخستوزیری نوری المالکی به توافق رسیدند.
عادل عبدالمهدی، معاون رئیسجمهور عراق در این باره میگوید: آمریکاییها از یک طرف از این جریان خوشحال بودند، چرا که بن بست به پایان رسیده بود و از سوی دیگر، ناراحت که سلیمانی را در منطقه سبز میدیدند.
در این باره زلمای خلیلزاد نیز میگوید: در آن زمان، صحبتهایی از ورود وی به منطقه سبز بود.همانقدر که مقامات آمریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم میکنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او ماه گذشته در پایان دادن به درگیریهای نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که میرفت ناآرامیهای آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.
در نشست مهم دیگری که در نقطه مرزی ایران و عراق در مریوان انجام شد و به گفته منبعی که نخواست نامش فاش شود، در این دیدار، جلال طالبانی، درخواستی به ژنرال قاسم داده است، مبنی بر اینکه نبردها و ناآرامیها متوقف شود.به گفته این مقامات، سلیمانی نیز روز پس از آن، پیامی میفرستد و بلافاصله نبردها متوقف میشود...»
این دعاوی بی مستند است اما حقیقت آشکار برای تمام ایرانیان انقلابی این است که، حاج قاسم سلیمانی ، ( هیولای افسانه ای و بد من داستان های کمیک استریپ که امنیت آمریکایی ها را بر هم می زند) یک بسیجی تمام عیار در میان سپاه بسیجیان ولایت است که تمام حیات خود را از ابتدای جوانی، وقف نهضت حضرت روح الله کرده است.
مقامات وزارت امورخارجه ایالات متحده آمریکا وی را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه در جریان اعتراضات در این کشور و سرکوب مخالفان بشار اسد کرده است. در پی این اتهام وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا وی را تحریم کرده است.
منبع:http://rahbaar.blogfa.com


نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
سیاسی،
،
:: برچسبها:
زندگینامه سرلشگر قاسم سلیمانی,